•.¸.•°°•.شعر•.¸.•°°•.

فردا را چشم در راهم به اميدِ نوشيدنِ چاي داغ قند پهلو كنار پنجره اي كه حالش خوبِ خوب است با تو كه بودنت تمام نوشيدني هارا برايم شيرين مي سازد

صفحه اصلی | عناوین مطالب | تماس با من | پروفایل | قالب وبلاگ

شهيد..

امروز براي شهدا وقت نداريم

اي داغ دل لاله تو را وقت نداريم

با حضرت شيطان سرمان گرم گناه است

ما بهر ملاقات خدا وقت نداريم

چون فرد مهمي شده نفس دغل ما

اندازه ي يك قبله دعا وقت نداريم

در كوفه تن غيرت ما خانه نشين است

بهر سفر كرببلا وقت نداريم

تقويم گرفتاري ما پر شده از زر

اي داغ دل لاله تو را وقت نداريم

هر چند كه خوب است شهيدانه بميريم

خوب است ولي حيف كه ما وقت نداريم
+ نوشته شده در 1392/11/20 ساعت 12:11 توسط mary2020 | (1) نظر

مرد

گه مرد بـودن به اينه كه تو خيـابـون، به هر دختـري رسيدي متـلك بنـدازي و اذيت كني، من مرد نيستم…

اگه مرد بودن به اينه كه مخاطب خاص داشتـه باشي و جلـوي ديگران كلاس بذاري، من مرد نيستم…

اگه مرد بودن به اينـه كه به ضـعيـف تر از خـودت زور بـگـي، بازم مــرد نيــستــم…

اگه مـرد بودن به اينه كه ابروهـاتو بـرداري!! بازم مــرد نيـستـم…

.
. 

من مرد شدم كه تكيه گاه يه آدم ضعيف تر از خودم باشم…

من مرد شدم كه بتونم آبرويي رو از ريختن نجات بدم…

من مــرد شـدم براي "مـــــرد" بـودن…!!

+ نوشته شده در 1392/11/16 ساعت 17:41 توسط mary2020 | (0) نظر

چادر

چــــــادرت را هـــــــــم مـــحـكــم بــگـيـر

رضايـت نـامه را گــذاشـت جـلوي مـــادرش


چـه امـضا بكنـي،چـه امـضا نـكني،مـن مـيرم


اما اگـر امضـا نكنـي خيـالم راحـت نيـست


شايـد هـم جنـازه ام پيــدا نــشه


در دل مـــادر آشـوبـي به پــا شد


رضايــت نامه را امضــا كرد


پسـر از شـدت شـوق سر به سر مادرش ميگـذاشت


جـــنازه ام را كه آوردنـد،يه وقـت خودت را گـم نكني


بيهوش نشوي هااا


چــــــادرت را هـــــــــم مـــحـكــم بــگـيـر"


تو چـه با غيـرت نگـران چـــــــادر مـادرت بـودي


وبـرخي مـــــــردان شهرمـن


چـه راحت تر خودشان چــــــــادر از سر زنانشان برداشتن
+ نوشته شده در 1392/11/16 ساعت 17:35 توسط mary2020 | (0) نظر